جوان آنلاین: دو مرد طلاساز وقتی دیدند قیمت طلا رو به افزایش است، شمشهای طلای تقلبی ساختند و با اجیر کردن یک زن و شوهر، شمشها را به طلافروشان میفروختند و پولهای میلیاردی به چیب میزدند.
فروردینماه امسال، صاحب یک مغازه طلافروشی در تهران به اداره پلیس رفت و از زن و مرد جوانی به اتهام کلاهبرداری و فروش طلای تقلبی شکایت کرد.
وی در توضیح ماجرا گفت: «مغازه طلافروشی در یکی از خیابانهای مرکزی تهران دارم و علاوه بر مشتریان همیشگیام، هر روز تعدادی زن و مرد هم برای خرید و فروش طلا به مغازهام مراجعه میکنند. یک روز قبل زن و مرد جوان و شیکپوشی برای فروش شمش طلا به مغازهام آمدند و گفتند میخواهند شمششان را بفروشند و با پول آن سرویس طلا بخرند. زن جوان، سرویس طلایی را انتخاب کرد که حدود یک میلیارد تومان ارزش داشت و گفت چند روز قبل این سرویس طلا را پشت ویترین دیده و پسندیده است، به همین خاطر هم امروز با شوهرش که طلاساز است به مغازهام آمده تا سرویس را بخرد. مرد جوان هم اطلاعات زیادی درباره طلا داشت و ادعا میکرد طلاساز حرفهای است و در کشور ایتالیا دوره طلا و جواهرسازی دیده است. او گفت در کار خرید و فروش طلای کیفی بوده، اما الان در یک کارگاه بزرگ طلافروشی در شمال تهران مشغول به کار است. وقتی شمش طلا را به من تحویل دادند و وزن کردم واقعی به نظر میرسید، اما خبر نداشتم که روکش اصلی آن طلاست و بقیهاش مس و برنج است، چون خیلی حرفهای ساخته شده بود و کد ثبت هم داشت، حتی آزمایش هم کردم و متوجه تقلبی بودن آن نشدم. زن و مرد جوان با چربزبانی مرا فریب دادند و من هم شمش را از آنها خریدم و سرویس طلا را به آنها فروختم و خوشحال بودم که سود خوبی به جیب زدهام. امروز وقتی شمش را به یکی از همکارانم که حرفهای است نشان دادم و میخواستم آن را بفروشم، تازه متوجه تقلبی بودنش شدم و فهمیدم زن و مرد جوان حدود یک میلیارد تومان از من کلاهبرداری کردهاند.»
شیادان تازهکار
با شکایت صاحب طلافروشی، پرونده روی میز کارآگاهان اداره کلاهبرداری پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت. بدین ترتیب مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی زن و مرد کلاهبردار آغاز کردند. مأموران در همان گامهای ابتدایی تحقیقات خود با چند شکایت سریالی از سوی طلافروشان روبهرو شدند. بررسیها نشان داد زن و مرد شیاد از ۱۰ طلافروشی دیگر هم به همین شیوه کلاهبرداری کردهاند. آنها به طلافروشان شمشهای تقلبی که به طرز ماهرانهای فقط روکش طلا داشتند، میفرختند و در عوض سرویسهای طلای گرانقیمت میخریدند. مأموران پلیس در بررسی دوربینهای مداربسته طلافروشیها چهره دو زن و یک مرد را به دست آوردند که مرد جوان هر بار با یکی از این زنها برای فروش شمش تقلبی و خرید سرویس طلا به طلافروشیها مراجعه کرده بود. چهرههای به دست آمده نشان داد هیچ یک از متهمان سابقهدار نیستند و مشخص شد شیادان تازهکار هستند. از سوی دیگر در بررسی دوربینهای مداربسته اطراف طلافروشیها، مأموران تصویر خودروی کلاهبرداران را هم به دست آوردند، اما متهمان پلاک خودرویشان را مخدوش کرده بودند تا شناسایی نشوند.
طلافروش زیرک
با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران تحقیقات خود را ادامه دادند و دریافتند شیادان کلاهبردار حتی در برخی از کلاهبرداریها، چهره خود را تغییر دادهاند. در حالی که متهمان از هر طلافروشی از ۳۰۰میلیون تا یک میلیارد تومان کلاهبرداری کرده بودند، مأموران تصویر آنها را برای شناسایی در اختیار طلافروشان قرار دادند.
چند روز قبل دو متهم که زن و شوهر هستند با اینکه چهره خود را کمی تغییر داده بودند برای فروش شمش تقلبی قدم به مغازه طلافروشی در غرب تهران گذاشتند. صاحب طلافروشی وقتی با زن و مرد جوان روبهرو شد، آنها را شناسایی کرد و مخفیانه با اداره پلیس تماس گرفت و برای دستگیری متهمان درخواست کمک کرد. دقایقی بعد تیمی از مأموران وارد مغازه طلافروشی شدند و زوج کلاهبردار را همراه شمش طلای تقلبی بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند.
اعتراف
زن و شوهر جوان در بازجوییها به کلاهبرداریهای سریالی اعتراف کردند. مرد جوان گفت که او و همسرش از سوی دو مرد طلاساز که در یکی از خیابانهای شمالی شهر کارگاه طلاسازی دارند برای فروش شمشهای تقلبی اجیر شدهاند. وی اقرار کرد گاهی با همسر یکی از طلاسازها برای فروش شمشهای تقلبی به مغازههای طلافروشی مراجعه میکرده است. بدین ترتیب مأموران دو مرد طلاساز و همسر یکی از آنها را که در فروش شمشهای تقلبی فعالیت داشت، شناسایی و بازداشت کردند. متهمان همگی به جرم خود اعتراف کردند. تحقیقات از متهمان برای شناسایی جرائم احتمالی از سوی مأموران پلیس ادامه دارد.
وسوسه پولدار شدن
سیروس کارگاه طلاسازی بزرگی در تهران دارد، اما وقتی تصمیم میگیرد یکشبه پولدارتر شود همراه شریکش نقشه کلاهبرداری از طلافروشیها را طراحی و اجرا میکند.
سیروس سابقه داری؟
نه، ما هیچ کداممان سابقه نداریم. من کارگاه بزرگ طلاسازی دارم و تا الان هم پایم به کلانتری باز نشده بود.
چه شد که نقشه کلاهبرداری از طلافروشان را طراحی کردید؟
واقعیتش طمع کردیم. من و شریکم میخواستیم خیلی زود پولدار شویم و بعد هم با پولهای بادآورده از ایران مهاجرت و در خارج خوشگذرانی کنیم. ما میدیدیم قیمت طلا هر روز افزایش پیدا میکند، به همین خاطر فکر کردیم از این راه میتوانیم پول خوبی به جیب بزنیم، بنابراین تصمیم گرفتیم شمش تقلبی درست کنیم و بفروشیم.
چرا خودتان شمشهای تقلبی را نفروختید و یک زن و شوهر را اجیر کردید؟
ما نمیخواستیم شناسایی شویم، چون کارگاه طلاسازی داشتیم و با طلافروشیهای زیادی در ارتباط بودیم و آنها ما را میشناختند، به همین دلیل ریسکش خیلی بالا بود. از اینرو تصمیم گرفتیم زن و شوهری را برای فروش شمشهای تقلبی طلا استخدام کنیم. البته یکی از آنها با همسر شریکم آشنا بود و شریکم آنها را به من معرفی کرد. وقتی مطمئن شدم آنها سابقه ندارند اطمینان پیدا کردم که به این زودیها شناسایی نمیشوند.
آنها خبر داشتند شمشها تقلبی است؟
من چیزی به آنها نگفته بودم و آنها هم دستمزد خوبی میگرفتند و در این باره سؤالی نمیپرسیدند.
فکر نمیکردی دستت رو شود؟
نه، من طلاساز حرفهای هستم و دوره طلاسازی را در کشور ایتالیا دیدهام و به فنون آن کاملاً آشنایی دارم و زیروبمش را میدانم. آنقدر حرفهای شمشها را میساختم و حتی کد ثبت هم روی آنها جعل میکردم که اصلاً تصور نمیکردم روزی دستم رو شود.
از چند طلافروشی کلاهبرداری کردید؟
در این مدت زن و شوهر جوان ۱۰ قطعه شمش تقلبی به ۱۰ طلافروش فروختند. البته در بعضی از کلاهبرداریها همسر شریکم هم همراه آنها بود، اما فکر میکنم همسر شریکم خبر از تقلبی بودن شمشها نداشت.
چقدر گیرتان آمد؟
دقیق نمیدانم. معمولاً از هر طلافروشی بین ۳۰۰ میلیون تا یک میلیارد تومان کلاهبرداری میکردیم.
با طلاهای سرقتی چکار میکردید؟
آنها را میفروختیم و سکه میخریدیم.
حرف آخر؟
پشیمانم. کاش طمع نمیکردم و الان به جای رفتن به زندان در خانه پیش خانوادهام بودم.